سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دکتر چمران منجی پاوه

پاوه ؛ محاصره ؛ مقاومت ؛ ایثار ؛ در خون ؛ آزادی

در حال شنیدن خبرها بودم که اعلام شد گروهکی درنقطه دیگری از کشورایجاد درگیری و آشوب نموده است.

این بار در غرب کشور و کردستان قهرمان

گروه های ملحد ؛ آشوبگران  کومله ؛ دمکرات و گروهک چپ ؛ بعد از حمله به پادگان های

سنندج ؛ بانه ؛ سردشت ؛ مهاباد ؛ نقده و ..... ؛ اقدام به قتل و غارت و تجاوز به نوامیس و

 دختران  جوان می کردند ؛که با اقدام ارتش جمهوری اسلامی و نیروهای انقلاب و با یاری

خداوند پس از چند روز جنایت شکست خوردند .

جنایتکاران پس از شکست تصمیم به اشغال پاوه گرفتند و شهر را محاصره نمودند .

شهر پاوه  لحظه به لحظه در حال سقوط  بود ومسئولین ازمردم می خواستند  تا خانواده ی

خود را به نقاط امن ببرند تا به دست این جنایتکارها کشته نشوند.

مردم جلوی فرمانداری جمع شده بودند و از فرماندار می خواستند که هر چه زودتر ارتش

و سپاه پاسداران را برای جلوگیری از سقوط شهر و تآمین امنیت مردم بکار گیرند.

مردم گرسنه بودند و سرگردان ؛ ترس ازحمله دموکرات ها زنان و بچه ها را نگران کرده

بود ؛ عده ای از عشایر مسلح که توسط گروه های ضد انقلاب تحریک شده بودند ؛ اقدام به

بستن راه های منتهی به شهرنمودند و کامیون های مواد غذایی که به سمت پاوه می آمدند

را غارت می کردند.

در چنین شرایطی  فرمانده هنگ ژاندارمری خواستار رفع محاصره از راه مذاکره شد .

دموکرات ها و مزدورها دست از محاصره شهر برنداشتند ؛ بلکه به جنایات خود افزودند .

همه مردم از وحشت به بیرون از خانه ها ریخته بودند و؛ حراسی که از صدای تیراندازی 

به جانشان افتاده بود ؛ خواستار اقدام سریع از سوی  مسئولین  برای  نجات  خود و شهر

بودند ؛ برخی ازمردم به کمک پاسدارها آمدنداما به علت حملات شدی خائنین به وسط شهر

عقب نشینی کردند .

در چشمان مردم نگاهی یآس آلود و غم انگیز با ترس از جنایتکاران بود که خبر رسید خدا

مرد ؛ مردم ؛ مرد سختی ها ؛ مرد مقاومت ؛ مرد خدا ؛ دکتر مصطفی چمران  ؛ مرد  مطیع 

ولایت را برای نجات مردم و شهر فرستاده است .

ماموریتی که امام امت به دکتر داده اند تا هر چه زودتر به پاوه آمده و شهر را ازمحاصره

رها کند ؛ در این لحظه عده ای از مردم برای استقبال از دکتر به سمت  ژاندارمری حرکت 

کردند .

بالگرد(هلیکوپتر) حامل دکتر چمران حدود عصر در آسمان پاوه ظاهر شد ؛ اما دموکرات-

ها با مشاهده آن اقدام  به گلوله باران نمودند ؛ هلی کوپتر با  تلاش  خلبان در میان گرد و

غبار نزدیک پاسگاه فرود آمد ؛ گلوله های دشمن  چند جای بدنه آن را سوراخ  کرده بود و

احتمال انفجار ش وجود داشت .

با باز شدن درب هلی کوپتر دکتر چمران که استاد جنگ های چریکی و نا منظم وپارتیزانی

بود ؛ با همراهان خود پیاده شده و سینه خیز خود را به نزدیک ترین ساختمان رساندند .

دکتر و همراهانش لحظاتی بعد خود را به پاسگاه ؛ با دو برج بلند  و محکم که در دو گوش

آن بود و به همه ی منطقه مسلط بود رساندند.

در این لحظات صدای گلوله باران دموکرات ها دقایقی قطع شد اما سکوتی نگران کننده در

میان وجود داشت ؛  فرمانده  پاسگاه با دیدن دکتر و نیروهای سپاه و ارتش اشک  شوق در

چشمانش حلقه بست و لحظه ای دکتر را ترک نمی کرد .

صدای گلوله وتیر اندازی دوباره در فضا پیچید و در و پنجره ها به لرزه افتاد ؛ دکتر به جز

چند نفر بقیه را عازم خانه ی پاسداران در وسط شهر نمود ؛ برای رفتن به مقر پاسداران

باید از میان دره ای عبور انجام می گرفت که در تیررس دشمن بود ؛ با تقلید از دکتر همه

به صورت زیگزاگ و به سرعت از زیر گلوله باران جنایتکاران عبور کردیم.

در سیمای دکتر شادی و لطافت ؛  بدور از اخم و پریشانی ؛ ولی در اعماق دیده گانش درد  

مردم دیده می شد ؛ دکتر مرد شب ها بود ؛ بنده راز و نیاز ؛ معشوق عاشق؛ ستایش گری

سپاسگذار؛ دکتر اشک مردم ؛ رشک مردم و امید محاصره شده گان بود .

خانواده های کرد برای فرار از دست دموکرات ها به مقر پاسداران  پناه آورده بودند ؛  در

آنجا محشری بود ؛ از ولوله کودکان و زنان ؛  بوی مرگ و ترس ؛ درد و غم در دیده گان

همه موج می زد ؛ چشمان  دکتر از گرفتاری مردم و فشار اشک به حلقه ی خونی می ماند

که احتمال ترکیدنش می رفت ؛ دراین هنگام یکی از پاسداران که به شدت مجروح شده بود

فریاد زد ؛؛؛ چرا کسی به فکر پاوه نیست ؛ اگر اقدام عاجل نشود هزار تکه خواهد شد.

دکتر چمران برادر پاسدار را بغل کرد و بوسید ...و چند لحظه بعد ...ساکت به بقیه خیره شد

یک هفته مقاومت در فضای  سخت ؛ نداشتن آذوقه کم آبی و شهری  در خاموشی ؛  شهید و

مجروح شدن اکثر پاسداران ؛ همه دردی سنگین بر جان دکتر بود .

پوتینهای دکترکه خونی وخاکی بود ؛ لکه های خون ؛ خون شهدایی که دکتر درآخرین لحظات

در آغوش خود داشت ؛ و سر انجام  با فرماندهی و بینش و هدایت دکتر و شهامت بی نظیر و

غیر قابل وصف پاسدارن و  فرمان کفر ستیز امام امت دشمنان ..................................