سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هلال شب ..........................(سوم)

آیا شود که جام مرا پر سبو کنی

                            در این خرابه با من دلخسته خو کنی

آنقدر می زنم به سر و صورت و لبم

                            تا قصه ی سر و لب خود باز گو کنی

ای ماه من که طی سفر گشته ای هلال

                            باید که طی شرح واقعه را مو به مو کنی

من حاضرم که باز بیفتم ز ناقه تا

                            با مادرت دوباره مرا رو به رو کنی

با چشم بسته از طبقت دل نمی کنم

                            تا اینکه هدیه ی سفر خویش رو کنی

*********************************************

بر شیشه ی بلور دلم پا گذاشتند / در نیمه های راه مرا جا گذاشتند

رفتند و این سه ساله ی غمدیده را پدر / در دشت ترس و واهمه تنها گذاشتند

رفتند و زخم سینه ی دلشوره ی مرا / بار دگر بدون مداوا گذاشتند

رفتند و دست کوچک یخ کرده ی مرا / در دست گرم حضرت زهرا (س) گذاشتند

********************************************************

در گوشه ی میخانه مانده؛ یک ساغر از غم شکسته

در گوشه ای دیگر خدایا ؛ آیینه از ماتم شکسته

اشکی میان دیده مانده ؛ آهی میان سینه محبوس

زخمی میان قلب مستان ؛ از دوری مرهم شکسته

در این خزان باده و می ؛ جام و سبو افسرده هستند

از دوری روی تو ساقی ؛ قلب همه عالم شکسته


این روزها

ا

این روزها که می گذرد ؛ روزهای فریاد و خون است

این روز ها که می گذرد ؛ روزهای شراره بر یم گیتی ست

این روزها که می گذرد ؛ روزهای گذر از دل نیستدل کندن است

این روزها که می گذرد ؛ روزهای منایی ست ؛ از منا گذشتن است

این روزها که می گذرد ؛ روزهای پرواز به دور دست ها ؛ پرواز به اوج است

این روزها که می گذرد ؛ روزهای عطش بیداد و خواستن ملکوتیان است

این روزها که می گذرد ؛ روزهای حماسی ست ؛ نه حماسه ی تن و نه  جسم است

این روزها که می گذرد ؛ روزهای منو تو ست تا ما شویم

این روزها که می گذرد ؛ روزهای کوس اناالحق زدن است

این روز ها که می گذرد ؛ مکتب عشق و نوا و شور و بسط است سالک ما

اما شبی که ؛ شب رقص است شب آواز ؛ شب دلدادگی از خاک به افلاک

شب پیوستن آفتاب به ماه ؛ شب دل ها ؛ شب عشاق عرش علی ؛ شب بی تابی فاطمه زهرا(س)

شب انتظار یاران ؛ شب بی قرار کوثر ؛ شب اوج کاروان است ؛ شب فردای وصال عشق است  

شب  قلب ها خونین ؛ شب بی شب فردا ؛ شب شام غریبان ؛  نه نه شب آشنایان ؛ شب کبریا رسیدن

شب تا سحر عبادت ؛ شب بیداری کشیدن ؛ شب الواع جانان ؛ شب آغاز نور زمین است ؛ زان که خون 

حسین (ع) جسم حسین (ع) جان حسین (ع) انوار در افشان حسین(ع) روی خاک این زمین است  

اما : شب حسرت ؛ شب خاموشی سنگدل ها ؛ شب کر شدن و کور شدن در دل آفتاب

شب رسوایی مستان ؛ شب نامردما ن بت سیما ؛ شب فرو مایگان غرق گناه

این روزها فریادی به گوش می رسد .

 آیا نمی شنوی فریاد رسای حق را

آیا نمی شنوی الفاظ محرابی عشق از حنجره دل ها

ای آزاده گان ؛ ای طلایه داران ؛ ای انسانها

آیا نمی شنوید غریو ؛ هل من ناصراً ینصرانی را

 این روزها از صفحه تقویم می گذرد . هرگز از صفحه دل ها ؛ جان ها و روزگار محو نمی شود

و تا هستی هست در جان ها خروشان و جاری ست ؛ خون ثارالهی


بیانات رهبر ی انقلاب اسلامی

نهیب ملکوتی نایب الامام  

عده ای با شعار طرفداری از قانون عمل خلاف قانون انجام می دهند .

این عده شعار طرفداری از امام (ره)می دهند ؛ اما کاری می کنند که نسبت

به امام (ره)چنین گناه بزرگی انجام شود و دشمنان با خوشحالی بر اساس این اقدامات

تحلیل کنند و بعد هم بر ضد مصالح ملی و ملت ایران ؛ تصمیم بگیرند.

مشکل اصلی همین حرف ها و عمل های فریبکارانه وغبارآلودگی فضا است.

عده ای قانون شکنی و ایجاد اغتشاش کردند و زمینه ای را به وجود آوردند که دشمن

مآیوس جان بگیرد.

این اهانت بزرگ؛ نتیجه آن قانون شکنی ها و دل خوش کردن به تشویق های رسانه های بیگانه

بود و حالا که این خطا ها و کارهای اشتباه انجام شده ؛ برای پنهان کردن آن ؛ به فلسفه بافی

و استدلال تراشی روی آورده اند.

وقتی از اصلی ترین شعار جمهوری اسلامی یعنی استقلال؛ آزادی ؛ جمهوری اسلامی ؛ اسلام

آن حذف می شود ؛ آقایان باید به خود بیایند و بفهمند که راه غلطی را می روند.

وقتی در روز قدس که اساس آن برای دفاع از فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی است ؛ به نفع

رژیم غاصب و بر ضد فلسطین شعار داده می شود ؛ب اید متنبه شوند و تبری خود را از این جریان اعلام

کنند .

عقل حکم می کند در قضیه اهانت به امام(ره) به جای آنکه منکر اصل قضیه شوید

اهانت را محکوم کنید و بالاتر از آن به حقیقت و عمق این اقدام پی ببرید.

با توجه به جدایی برخی یاران امام(ره)و انقلاب در دوران امام(ره) و

زاویه پیدا کردن آنان با امام(ره) و مطرود شدنشان ؛ این مسائل

باید برای همه ما عبرت باشد.


انشاء دوم

مقدمه نهضت

 

سپیده دمیده بود ؛ نورنقره فام بامدادی رخسار نیلگون افق را روشن کرده فردایی درخشان

و روزی پیروز را نوید می داد.

توده های سیاه ابر از هرسو فرو می غلطید تا روزنه هایی را که بسوی روشنایی گشوده شده

بود ؛ مسدود نماید.

شب آوران و تاریک اندیشان که از نور و روشنایی در هراسند؛ به پاسداری از شب و سیاهی در تکاپو بودند؛زوزه می کشیدند؛ عربده سر می دادند؛خون می ریختندوتلاش می کردند تا خورشید را از تا بش بازدارند و نورخدا را خاموش کنند و در همه جا  ابر و مه و بهمن بسازند.

کارگران محروم  به  سوی کارخا نه ها و کشاورزان ستمدیده  به جانب کشتزارها و شالیزارها

در حرکت  بودند ؛  دسته هایی از دختران خردسال با جسمی رنجور و دست هایی پینه بسته

ولرزان به سوی کارگاه های قالی بافی می رفتند؛ زنی؛ با جسم تبدار و چشمی اشکبار و قلبی

خونبار؛کودک شیر خوار خود را به سینه می فشرد و شتابزده ازکلبه سرد خویش بیرون آمده

به استقبال سرچشمه نور می رفت؛ زنی دیگر جسد بی جان کودش را که از بی دارویی پشت درب بیمارستان جان سپرده بود ؛ به گورستان می برد ؛ مادری با کودکان گرسنه ودردمندش

برای لقمه ای نان به هر سو پرسه می زد ؛ پیشتازان خون و قیام و روشنگران راه در دخمه ها

و سیاه چالهای زندانها  در زیرچکمه دژخیمان پر و بال می زدند ؛ دیوار های زندان ؛ خونین و

فضای آن از ناله زجردیده گان و عربده ی شنکنجه گران آکنده بود .

و دراین میان پاسداران خمینی کبیر درگهواره ها وآغوش مادر آرمیده و یا در راه کودکستان مکتب و مدرسه بودند و خودرا برای مسئولیت های سنگین فردا و فرداها آماده می کردند .                      

              زمان ؛؛؛ ( باشد تا صبحدم سیزده آبان سال هزارو سیصدو چهل و سه )

                      بدانید و بدانیم که حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه

                                        فرمودند ملاک وضع فعلی افراد است .

                                        یاد و خاطره آیت الله سعیدی گرامی باد

            این نهضت همچنان بالند ه و پر نشاط به رهبری حکیم فرزانه و قائد عظیم الشان

                  سید علی خامنه ای تا دمیدن حیات جاودانه به کالبد جهانیان ادامه دارد .