بهارجان
نغمه ساز کن بحر رحمت دلها ؛ بخوان
یا مقلب القلوب والابصار
گردش عارفانه کن بحر هستی یکتا ؛ بخوان
یا مدبراللیل والنهار
رویش امید ز نهان آغاز کن ؛ بخوان
یا محول الحول والاحوال
نفسه نفس روشن و پاک گردان ؛ بخوان
حول حالنا الا احسن الحال
**************
من درگه گزیده ای از دیار شبم
انتظار منتظرم ؛ روشن نماید تیرگی شبم
مهررخسار که می نگهی ؛ انواری ز ماه شبم
سکوت در عمق چشم خفته ام ؛! نیاز آرامش شبم